part 5

فیلیکس جولیا رو قل قلک میده //
جولیا = ههههه ههههه ههااااه باشه باشه بخشیدم
فیلیکس = خوب باشه ... چی نگاه میکنی ........
جولیا = فیلم دونده ی دوست داشتنی /// با هم دیگه فیلمو نگاه کردن که کار به جاهای باریک کشید //
فیلیکس = هنوزم داری نگاه میکنی
جولیا = خوب معلومه ..چیز خیلی عادیه چیز خواصی نیست پس بهتره تو هم اهمیت ندی
فیلیکس = باشه
ویو شب=
جولیا = وایی داره بارون میاد
فیلیکس = اخ اخ اخ جون میده واسه فیلم ترسناک
جولیا = من دارم ولی جرعت نکرم تنها نگاه کنم
فیلیکس = پس بزار ببینیم.......... منم خوراکی میارم
چراغا رو خاموش کردن و فیلم رو پلی کردن جولیا تا یه جایی تاقت اورد ولی بعدش
جولیا = از ترس میپره بغل فیلیکس
فیلیکس = میخوای فیلم رو قطع کنم
جولیا = نه
فیلم تموم میشه....
فیلیکس = ولی از یه جا به بعد کلا فیلم رو نگاه نکردی ها
جولیا= .................
فیلیکس = جولیی
جولیا = .........................
فیلیکس = جو.....وای خدا چقدر بامزه خوابیدی میخوام بخورمت /////میبرتش تو اتاق میزارتش رو تخت /////
فیلیکس = حالا که خوابی میخواستم یه چیزی رو بهت بگم راستش حسم به تو از حس خواهر و برادری خارج شده من دوست دارم
عاشقت شدم ////و میخوابه /////
جولیا = راستش وقتی فیلیکس منو گذاشت رو تخت از خواب پریدم و تموم حرف های فیلیکس و شنیدم و راستش با هر کلمه که
میگفت قلبم تیکه تیکه میشد براش چون واقعا منم دوستش داشتم فردا تکلیف جفتمونو معلوم میکنم
دیدگاه ها (۰)

فراموشم کردی! p1

فراموشم کردی! p2

part 4

part 3

فیک نویس ( پارت ۲۲ ) مایل. به پارت بعدی؟؟؟کای : چونفیلیکس: د...

ایونا :که یهو دستم کرفت کشید سمت خودش کوک:اصلا خوشم نمیاد از...

فیلیکس: چیییییییییی؟؟؟؟( چشماش خون شد)ات: هی اروم باش همین ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط